شیرین ترین سفر در شهداد
از سفر باز گشتیم ، سفر از ما باز نمی گردد ... شهر خیالی و مسحور کننده کلوت ها ، تپه هاي تخم مرغي شکل، طلوع و غروب بي نظير آفتاب کوير، شبهاي پرستاره، سکوت دل انگيز و شنهاي روان را برای اولین بار با دخترم لمس کردیم و لذت بردیم ، عاشقش شدم آن لحظه که وارد رودخانه شنی شدیم و صدای خنده اش تمام بیابان لوت را پر کرده بود ، به سرعت کفش هایش را از پا درآورد و همجون فرشته ها شروع به دویدن کرد و با شوقی فراوان از من می خواست که کفش هایم را همچون او از پا درآورم و لذت کویر را با تمام وجود احساس کنم ، عاشقترش شدم وقتی پابه پای من و دیگر اعضای گروه راه می رفت و از احساساتش در مورد کویر با صدای بلند برایم صحبت می کرد و شوری وصف ناشدنی تمام وجودم ر...